- یادداشت
- بازدید: 1168
دست کردن در جیب بانکها، ممنوع!
مهدی آزادواری
عضو حزب کارگزاران سازندگی ایران
شرکتها و بنگاههای اقتصادی با حضور در بازار سرمایه میتوانند نظام مالی خود را تقویت کرده و به سودآوری واقعی دست یابند. این در حالی است که هر ساله پس از پایان سال مالی شرکتها شاهد سود اعلامی از طرف بسیاری از آنها هستم اما آیا واقعا تمامی شرکتهایی که سودی ابراز کردهاند، سود واقعی را نشان میدهند. این بدان معناست که با اعلام غیر واقعی سود از سوی برخی شرکتها به سهامداران آگاه و یا ناآگاه، سرانجام سختی برای مدیریتهای بعدی شرکتها به همراه خواهد آورد.
حال از آنجا که بازار سرمایه ایران به عنوان نهادی تخصصی و حرفهای در کشور میتواند نظارت کامل بر شرکتهای فعال در این حوزه داشته باشد لذا شرکتها میتوانند با پذیرش و حضور در این بازار ضمن تامین مالی برای فعالیتهای خود، ایجاد مشارکت مردمی و غیره، زمینه نظارتی بیشتری را برای خود فراهم کنند.
در همین راستا توجه به بازار مالی و سیاستهای از اهمیت بیشتری برخوردار میشود لذا اگر ما میخواهیم یک بازار بدهی راه بیندازیم بایستی سیاستهای مالی معتبر داشته باشیم بدین معنا که هزینههای دولت بر درآمدش تناسب داشته باشد اما هم اکنون در دورههای رکودی به این نتیجه رسیدیم که این توازن برقرار نیست بنابراین دولت نمیتواند استقراض کند و اگر اوراق مشارکتی منتشر کند شاید نتواند باز پرداختش را به خوبی انجام دهد و در نهایت ممکن است از طریق دست کردن در جیب بانکها سعی کند هزینههایش را تامین کند.
حال اگر ما یک سیاست مالی معتبر داشته باشیم که در بلند مدت بتواند هزینه و درآمدش راتنظیم کند که ارزش داراییها و بدهیها با هم برابر باشند و یک نسبتی از تولید ناخالص داخلی پایینتر بماند این یک قدم مثبت است و در راستای آن میتوان یک بازار بدهی ایجاد کرد.
با ایجاد بازار بدهی نه فقط اثرات مثبت هموار سازی نوسانات درآمدی دولت را خواهیم داشت بلکه کمک میکند به بانک مرکزی که با داشتن این بدهیها در پرتفوی داراییهایش بتوانیم سیاستهای مالی خود را تنظیم کند و با منقبض یا منبسط کردن ترازنامههایش مقدار منابع به سیستم بانکی تزریق و سود بانکی را تنظیم میکند. لازم به ذکر است که در اقتصاد کارا سیاست انبساط پولی دو اثر دارد یکی اثر نقدینگی و یکی اثر فیشر.
اثر فیشر یعنی شما زمانی که منابع را زیاد میکنید انتظار تورمی افزایش مییابد اگر بانک مرکزی با سیاستهای مناسب انتظارات تورمی را توانسته باشد کنترل کند میتواند با منبسط کردن تراز بانک مرکزی و افزایش منابع نرخ بهره اسمی را پایین آورد و اگر این انتظارات تورمی کم باشد آن وقت نرخ بهره پایدار در اقتصاد را پایین میآورد. حال گویا این مورد تاکنون اتفاق نیفتاده به خاطر اینکه بانک مرکزی استقلال کامل نداشته، ابزار کافی بانک مرکزی نداشته و بخاطر تمایل انبساطی مالی پولی این انتظارات تورمی در اقتصاد زیاد است.
امیدواریم در این خصوص وزارت اقتصاد با همفکری و همراهی سازمان بورس و اوراق بهادار و بانک مرکزی برنامه تدوین شدهای در این خصوی ارائه دهند.